قدما نوشت: مادربزرگ یه انار میداد دستمون و میگفت:« هرکی یه انار رو تا تهش بخوره بدون اینکه یه دونهش رو زمین بیفته، میره تو بهشت... و من و ماها چقدر مواظب بودیم دونههای اون نیفته و وقتی موفق میشدیم نیشمون تا بناگوش وامیشد که انگار حقیقتاً برات بهشت رو برامون امضا کردند!:)
فارغ از درست یا غلط بودن، واسه اسراف نکردن ایدهی خلاقانهای بود...
امروز در حال خوردن اولین انار شیرین چیده شده از درخت، چشمم به دونههایی که مدام از اون جدا میشد و از لای انگشتام توی باغچه میافتاد افتاد!
با خودم گفتم: حالا اگه این بهشت و جهنم واقعیت داشت...!
هرچند اسراف، اسرافه...